Senses Cultural: اسکاری که این بار اصغر فرهادی با فیلم فروشنده برای ایران به ارمغان آورد تفاوتهای اساسی با اسکاری دارد که سال ۲۰۱۲ برای فیلم جدایی نادر از سیمین به دست آورد. در واقع اهمیت این اسکار و جایزه معتبر و شناخته شده آن در فرآیندی پیچیده و سیاسی است که نقطه به نقطه از یک ماه قبل شروع شد و همانند بهمنی همه چیز را با خود آورد تا به این مرحله رسید که فرهادی و هنر ایرانیان و فیلمسازی اش را در یک قله و جلوی چشم همه و به خصوص دستور ريیس جمهور آمریکا قرار داد تا نشان دهد که هنر و فرهنگ تا چه اندازه میتواند همانند همان بهمن یاد شده، سیاست را در دل خود دفن کند و از بالای آن عبور کرده و به مرحلهای تازهتر پای نهد.
اصغر فرهادی در اعتراض به فرمان مهاجرتی جنجال برانگیز دونالد ترامپ از شرکت در مراسم اسکار خودداری کرد. هرچند فرمان مذکور به حکم یک قاضی فدرال به حالت تعلیق در آمده است. اما کار هنرمند فتح قلبها و عواطف است و نه فتحدادگاهها، او با اثرش در ذهن و ضمیر آدمیان نفوذ میکند و پیامش را به ظرافتی تمام به بدنه جامعه و به خصوص نخبگان هر بخش میفرستد.
فرهادی ابتدا نامهای اعتراضآمیز اما محترمانه نوشت و در همگامی با مردمان هفت کشوری که بی هیچ دلیل و سندی از ورود به آمریکا منع شده بودند، حضور فیزیکی در اسکار را عملا تحریم کرد. اما در گام بعدی کاری مهمتر صورت داد. با دعوت از دو چهره شناخته شده ایرانی ، یکی زن و دیگری مرد، که در آمریکا زیستهاند و در زمره نخبگان کشور آمریکا هستند که دولت وملت آمریکا از خدمات و هوش و دانایی آنها بهره میبرند، پیامی مهمتر را صادر کرد تا نشان دهد که همانند فیلمنامههایش که به شکلی مینیاتوری طراحی شدهاند، برای این بخش هم یک طراحی حسابشده انجام داده است.
او انوشه انصاری و فیروز نادری را به عنوان نمایندگانش برای شرکت در هشتاد و نهمین مراسم اسکار معرفی کرد. این دو تن افرادی غیر سیاسی و علمی هستند. انتخاب یک زن و یک مرد خود پیامی روشن دارد که در عالم انسانی زن و مرد برابرند و هیچ تفاوتی بین آنها نیست،. اما در کنار آن این دو فرد، زن و مردی تاثیرگذارند که به هیچ باند و جناح وجریانی وابسته نیستند ، اما درد وطن و ایرانی بودن با آنهاست و از این که ایرانیاند افتخار میکنند و این ایرانی بودن را با صدای بلند در هر محفل و مجلسی اعلام کردهاند. نگاهی به آمار دانشجویان ایرانی که در آمریکا دکترا گرفتهاند، از برتری و سیطره علمی ایرانیان در آمریکا حکایت دارد. برابر آماری که نهادهای آماری آمریکا اعلام کردهاند ایران در میان ده کشور برتری قرار دارد که بیشترین دانشجوی دکتری را در آمریکا دارند.
نکته جالبتر دیدگاهی است که آقای فیروز نادری درباره این انتخاب بیان کرد. او در مصاحبهای بعد از مراسم اسکار فلسفه وجودی این انتخاب را بسیار هوشمندانه توصیف کرد و گفت: انوشه انصاری فضانورد است و به ایستگاه فضایی بینالمللی سفر کرده است و من برای ناسا کار میکنم و مدیریت برنامه مریخ ناسا و منظومه شمسی را برعهده داشتهام. اگر از جو زمین خارج شوید به زمین نگاه کنید، اثری از مرزها نمیبینید و آنچه پیش روی شماست یک زمین زیبا است. فرهادی ما دو تن را برگزید تا این پیام را منتقل کند.
اما اتفاق مهم دیگری که رخ داد در ۴۸ ساعت قبل از مراسم اسکار بود. ۵ فیلمساز دیگری که فیلمشان با فرهادی در یک گروه رقابتی برای دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی(غیر انگلیسی زبان)قرار گرفته بود در یک بیانیهای اعلام کردند که رقابت را به کناری نهادهاند و هر کدامشان که فیلمشان برنده این جایزه شود آن به کسانی تقدیم میکنند که برای ایجاد اتحاد و تفاهم کوشش میکنند. این۶ کارگردان در نامه مشترکی که جمعه و دو روز پیش از برگزاری مراسم اسکار منتشر شد، سیاستمداران عالیرتبه را متهم کردند که با تقسیم بندی جنسیتی، نژادی، مذهبی و جنسی، در میان مردم وحشت ایجاد میکنند.
درست چند ساعتی پیش از برگزاری مراسم اسکار نیز شهردار مسلمان شهر لندن در یک برنامه ابتکاری فیلم فرهادی را در میدان شهر و میان هزاران نفر از مردم معترض به سیاستهای تبعیضآمیز ریاستجمهوری آمریکا به نمایش گذاشت تا همبستگی مردم لندن را نیز با فرهادی اعلام کند.
اکنون صحنه آماده شده و نفسها حبس که چه فیلمی برنده اسکار خارجی خواهد شد. انوشه انصاری با شالی آبی که نقشه هوایی شهر زادگاهش(مشهد) روی آن حک شده بود در مراسم حاضر شد و به قرائت پیام اصغر فرهادی پرداخت. پیامی که در آن باز بر تحذیردادن اهل سیاست به خطکشی بین آدمیان پرداخته شده بود. متن این بیانیه هم بسیار هوشمندانه تدوین و تنظیم شده بود. متنی غیر سیاسی و مبتنی بر پیامهای انسانی که همگان را تحذیر میدهد به جای تفکیک آدمیان به ما و دیگران و دوست و دشمن، به انسانیت و شانیت آنها احترام بگذاریم:
آقای فرهادی نوشته بود:«من متاسفم که امشب با شما نیستم. غیبت من به علت احترام به مردم کشورم و شش کشور دیگر است که با قانون غیرانسانیای که مانع ورود مهاجران به آمریکا می شود مورد بیاحترامی قرار گرفته اند.تقسیم کردن جهان به دسته ما در برابر دسته دشمنان ما باعث ایجاد هراس می شود و توجیه فریبکارانهای برای تجاوز نظامی و جنگ است.این جنگها مانع دموکراسی و حقوق بشر در کشورهایی میشود که خود قربانی تجاوزهای نظامی بودهاند.فیلمسازان میتوانند دوربینهای خود را روشن کنند تا ویژگیهای مشترک انسانها را ضبط و کلیشههای موجود در مورد اعضای ملل و ادیان مختلف را بشکنند. آنها میتوانند بین ما و دیگران یکدلی ایجاد کنند- یکدلیای که ما امروز بیش از همیشه به آن نیاز داریم.»
در کنار تمامی این حاشیههایی که برای فیلم آقای فرهادی ایجاد شد، باید از اثرش هم یاد کنیم که فیلمی تاثیرگذار است که پیش از این توانست دو جایزه معتبر از جشنوارهای کم نظیر همانند کن فرانسه را از آن فیلمسازی چون فرهادی کند. فیلمی که در آن تجاوز به حریم انسانی به ظریفترین شکلی محکوم میشود.
«فروشنده در مقابل تجاوز به حریم انسانی ایستاد و اصغر فرهادی حافظ حریم انسان در هنر شد.» و این پیامی روشن است به همه آنهایی که آدمی و انسان را از دریچه سیاست میبینند.