تازه‌های احساسات فرهنگی






آخرين اخبار و رويداد‌ها




ماریا بشیر از فعالیت‌های اجتماعی زنان در افغانستان می‌گوید

SensesCultural:حدود ۵ سال قبل ماریا بشیر که تنها دادستان زن افغانستان بود به دلیل شجاعتش در اداره یک نهاد قضایی جایزه زن شجاع سال را دریافت کرد.مجله  فارین پالیسی در همین سال او را جزو صد متفکر دنیا انتخاب کرد و همچنین دولت آمریکا به او جایزه شجاعت اهدا کرده است. اما در سفر اشرف غنی به هرات وی به جرم اخذ 45 هزار دلار رشوه در قبال رهایی یک قاچاقچی موادمخدر به نام محمود و همچنین چندین پرونده غصب زمین از کار برکنار شد. جریانی که خود او معتقد است «موج» بود اما در نهایت از سوی رئیس‌جمهوری برکنار شد. اکنون و بعد از آن اتفاق اختر محمد ماکویی روزنامه‌نگار مقیم هرات که برخی رخدادهای مرتبط با  افغانستان را در رسانه‌های ایران انعکاس می‌دهد به سراغ او رفته و با خانم بشیر گفت وگویی درباره فعالیت‌های اخیر و گذشته‌اش انجام داده است.

 آنچنانکه ماکویی می‌نویسد در همان سال  به منزل بشیر در جاده مخابرات شهر هرات مراجعه کرد ولی مأمور امنیتی جلو در خانه‌اش گفت: «خانم خانه نیستند، روزی دیگر مراجعه کرده یا به محل کارش در خیابان بهزاد مراجعه کنید». به آنجا رفته و بعد از بررسی بدنی‌ از سوی محافظان وی توانستم برای سه‌روز بعد وقت بگیرم. با دادستان سابق هرات در یک صبح بارانی از روزهای بهاری سال ۹۵ در زمینه عملکرد دولت افغانستان، به‌خصوص در بخش زنان گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

‌‌دادستان سابق هرات این روز‌ها چه فعالیتی انجام می‌دهد؟
فردی که تحصیلات حرفه‌ای داشته و هدفش این باشد که از شغل خود برای بهبود وضعیت کشورش استفاده کند، در کنار شغل دولتی خود، می‌تواند فعالیت‌های خود را در راستای شغلی که آموخته ادامه دهد.
شرط این اتفاق، اراده خدمت است و اینکه به خود باور داشته باشید. شما در جریان هستید که من به‌عنوان دادستان ولایت، تقریبا مدت هفت‌سال برای هرات کار کردم، در آنجا از یک زاویه‌‌ای خواستم توانمندی زنان را به نمایش بگذارم که باوری وجود نداشت، حتی خود زنان هم به این باور نداشتند که می‌توانیم مسئولیت‌های سنگین و خطیر را پیش ببریم؛ چه برسد به مردها در جامعه‌ای که سال‌ها مردسالاری بوده و هست. این موضوع مشکلات خود را دارد به همین خاطر من کار دادستانی را شروع کردم. بعد از آن نظر به تغییر دولت من از شغل خودم برکنار شدم.
‌‌ از این برکناری ناراحت شدید؟
با کمال تأسف در افغانستان مصونیت مأموران سیستم عدلی و قضائی درست رعایت نمی‌شود. در یک موجی که آمد، رئیس‌جمهور آمد و در آنجا اعلام کرد یک تعدادی از مدیران برکنار شدند. یک تعدادشان به من گفتند از مقام دادستانی ولایت «تبدیل» شده‌ای ولی نمی‌دانم تبدیل به کجا! فکر کنم به خانه «تبدیل» شدم (با خنده). رفتم خانه، ولی من آدمی نیستم که بی‌کار باشم و طاقت بی‌کاربودن را ندارم. مخصوصا که نمی‌خواهم یک نمونه و الگوی ناامیدی برای زنان و دختران باشم. با استفاده از همین شغل و تحصیلاتی که داشتم، از آن استفاده قانونی کردم و یک مجوز وکالت، جواز شرکت ارائه خدمات حقوقی و مشورتی و یک نهادی به‌نام مؤسسه «وحدت زنان افغان» که مسئولیت تمام این بخش‌ها برعهده من است را به راه انداختم. می‌خواهم از همین راه برای ارائه خدمات حقوقی و مشورتی و همچنان هدف دیگر که انسجام زنان است کار کنم.
‌‌دلیل اینکه وارد سیاست شدید چه بود؟
زندگی خودش در مجموع سیاست‌کردن است و سیاست‌کردن را باید آموخت، مخصوصا زن‌ها و دخترها. مدیریت و سیاست با هم یک ارتباط بسیار نزدیک دارند، شما وقتی که می‌خواهید خانه را مدیریت کنید؛ یک سیاست حتمی برای خود می‌سازید و مطابق با همان سیاست در خانه عمل می‌کنید و تمام امور خانه تنظیم می‌شود، اکثر مادران این کار را انجام می‌دهند. بنابراین به نظر من بهتر است زنان در سیاست شامل باشند، سیاست‌مداربودن برای زنان نتیجه بسیار خوبی دارد، همچنان می‌توانند حقوق اساسی خود را بشناسند، از آن استفاده کنند و در تعیین سرنوشت مملکت از زنان که اکثرا روحیه صلح‌جویانه دارند، استفاده شود. من رشته تحصیلی خود که حقوق و علوم سیاسی است را دوست داشتم و آن را پیش بردم و سعی کردم چیزهایی را که می‌دانم با زنان دیگر به اشتراک بگذارم.
‌‌در دورانی که دادستان هرات بودید، پردردسرترین پرونده‌ای که داشتید چه بود؟
هرات یک ولایت با جمعیت بسیار زیاد و از ولایات درجه‌اول افغانستان است. به اکثر قضایای بسیار مهم در این ولایت رسیدگی می‌شود. از پرونده‌های مهم در این ولایت، مبارزه با مافیا و قاچاق مواد مخدر بوده است. مبارزه با مافیای زمین و زمین‌خواری نیز بخش دیگری از پرونده‌های این ولایت است، اما فکر می‌کنم که مهم‌ترین قضیه در این ولایت، خشونت علیه زنان بوده؛ جنایات بسیار زیادی که شامل بریدن انگشت یک زن توسط شوهرش و بریدن بینی و لب یک زن دیگر توسط شوهرش بوده است. جنجالی‌ترین پرونده همیشه پیش من، این بوده که زنانی که مادر هستند، در بسیاری از موارد مثل یک ظلم فرزندشان را می‌گیرند و جگرگوشه‌هایشان از آنها دور می‌شوند. من همیشه در مسائل قانونی با مشکل‌ترین کاری که مواجه بوده‌ام، این بوده است که از مادران در قضایای سرپرستی فرزند حمایت کنم.
‌‌ وقتی به عقب برمی‌گردید چه دستاوردهای مناسبی از عملکرد زنان به نظرتان می‌رسد؟ آیا زنان توانسته‌اند به آرمان‌های خود حتی نزدیک شوند؟
متأسفانه سال گذشته سال بسیار خشن و سالی پر از حوادث بد برای زنان بوده که ما و شما از آن متأثر شدیم. به دلیل اینکه وضعیت امنیتی روی وضعیت زنان بسیار تأثیر کرده، مثلا دیدیم که زنان با سنگسار، شلاق‌خوردن، گلوبریدن و با موارد مشابه مواجه شدند. زنان بی‌گناه که عدالت به ‌دادشان نرسید، با کمال تأسف باز هم شاهد همچون مواردی بودیم و از سوی دیگر وعده‌هایی که جامعه بین‌المللی و حکومت افغانستان به زنان داده بودند، به هیچ‌کدام وفا نشد.
هنوز هم نقش زنان سمبلیک و نمایشی است و در پست‌های مهم و کلیدی در حکومت سهم ندارند، اما سال‌به‌سال سطح آگاهی زنان بیشتر می‌شود و حضورشان در مکاتب و دانشگاه‌ها بسیار خوب و پررنگ و قوی می‌شود. اما درکل، سال خوبی برای زنان نبود. من فکر می‌کنم به‌خاطر نداشتن حکومت قوی، ثبات و امنیت در افغانستان، این سال بدتر از سال‌های گذشته شد. سال گذشته با فرار تعداد زیادی از مردم افغانستان و رفتنشان به کشورهای دیگر و مهاجرشدنشان آغاز پیدا کرد. مهم‌ترین مشکل در افغانستان، ناامنی و رفتن مردم به خارج از کشور بوده است.
‌‌دولت در سال گذشته چه کار‌هایی را باید برای زنان انجام می‌داد که نداد؟
دولت باید اول خود را می‌ساخت، کابینه خود را می‌ساخت، نظام خود را می‌ساخت و تشکیلات سیاسی‌اش را به صورت دقیق تنظیم می‌کرد که با کمال تأسف هیچ‌کدام از این کارها را نکرده است چه برسد به اینکه ما بگوییم چه کارهایی را باید برای زنان انجام می‌داد که نداده است!
‌‌در روزهای گذشته افراد زیادی از بدنه دولت جدا شده‌اند و اپوزیسیون به راه انداخته‌اند؛ به نظر شما چرا حکومت وحدت ملی برای این افراد جذاب نبوده؟
من یک موضوعی را می‌خواهم به‌عنوان یک حقوق‌دان برای شما بگویم: هر آن چیزی که خارج از چارچوب قانون ساخته شود، نتیجه نمی‌دهد. هر آن چیزی که قانون را زیر پا گذاشته باشد و قانون در آن مدنظر گرفته نشده باشد؛ نتیجه نمی‌دهد. تشکیل دولت «وحدت ملی» خارج از قانون اساسی افغانستان است چون در قانون اساسی افغانستان ما همچون تشکیلاتی را نداشتیم؛ پس بنابراین همین دوگانه‌بودن در دولت و حاکمیت دوگانه باعث شده کسانی که می‌خواهند کار کنند اجازه کار نداشته باشند. یک سردرگمی به‌وجود آمده، بنابراین بهتر همین است که هرچه‌زودتر همه‌چیز در چارچوب قانون گرد‌ آید و شکل قانونی پیدا کند.
‌‌میزان رضایتتان از فعالیت‌های دولت پیشین در عرصه حقوق زنان، که خودتان هم عضوی از آن نظام بودید؛ نسبت به دولت کنونی به‌عنوان یکی از فعالان زن در افغانستان به چه اندازه است و چه تفاوت‌هایی میان این دولت‌ها وجود دارد؟
البته من به‌عنوان یک زن عادی می‌خواهم صحبت کنم: با کمال تأسف جامعه بین‌المللی، دولت گذشته و فعلی هر سه‌شان برای زنان به وعده‌هایی که داده بودند وفا نکردند. آن خدماتی که باید برای زنان انجام می‌دادند، انجام ندادند و قضاوت این موضوع را می‌گذاریم برای مردم که دولت قبلی چقدر کار کرده بود و اینکه آیا از نظمی برخوردار بوده یا نبوده. اینکه دولت فعلی چگونه است، من به‌خاطر اینکه یکی از اعضای دولت قبل بودم، نمی‌خواهم در این مورد ابراز نظر کنم و قضاوت را بر دوش مردم می‌گذارم.
‌‌شما اشاره کردید که حکومت وحدت ملی یک حکومت قانونی نیست و نظام کامل‌شده‌ای ندارد، اگر شما بخواهید به این حکومت یک پیشنهاد بدهید، فکر می‌کنید چه کارهایی باید انجام شود تا این دولت نظم بگیرد و تمام موضوعاتی که شرط است رعایت شود؟
من پیش‌تر نیز اشاره کردم که به قانون اساسی افغانستان باید احترام گذاشته شده و مدنظر گرفته شود و همه موضوعات در چارچوب قانون باشد؛ اگر که این دولت جواب‌گوی این جریانی که فعلا ما شاهد آن هستیم نیست، باید به همان راهکاری که در افغانستان مدنظر گرفته شده مراجعه کنیم، «لویه‌جرگه» دایر شود، به قانون اساسی احترام گذاشته شده و دولت جدیدی با تشکیلات قانونی‌ ایجاد شود تا مردم بتوانند زیر سایه یک دولت مقتدر، زندگی راحتی داشته باشند، این موضوع باید هرچه‌زودتر عملی شده و به دولت یک رنگ قانونی داده شود. صلاحیت‌ها و مسئولیت‌ها مشخص شده، کابینه درست شود تا بتوانیم با تشکیل یک نظام سیاسی، به جهانیان بگوییم که ما هم یک نظام سیاسی داریم و از یک نظامی در کشور خود پیروی می‌کنیم، بهترین راهکار همین است.
‌‌ بزرگ‌ترین چالش پیش‌روی زنان افغان درحال‌حاضر چیست؟
متأسفانه زنان افغان با چالش‌های بسیار مهمی هنوز هم روبه‌رو هستند، همین که برایتان می‌گویم که زنان از سیاست به‌دور هستند و ما سیاست‌مدار زن نداریم، چالش است. زنانی هم که در سیاست حضور دارند، تقریبا به یک شکل نمایشی و سمبلیک هستند. زنان نتوانستند یک توانمندی قوی را به نمایش بگذارند. آنها باید یک انسجام قوی داشته باشند و همان حقی که در قانون و در دین دارند را بگیرند. زنان هنوز نتوانسته‌اند همان حق اساسی خود را بگیرند، پس بنابراین با چالش‌های بسیار زیاد و مهمی از جمله همان رویه زن‌ستیزی و تعصب و عدم باور به کارکرد زنان و یک جامعه مردسالار و بالاخره ناامنی از چالش‌های مهم سر راه زنان است، مهم‌ترین اینها «تعصب» است.
‌‌اگر در بخش حقوقی کار نمی‌کردید دوست داشتید در چه بخشی کار کنید و کار موردعلاقه‌تان به‌جز کار فعلی، چیست؟
من فکر می‌کنم که معمول این است که زنان در افغانستان به دلیل کار کم و سه‌ماه تعطیلی، بیشتر شغل معلمی را انتخاب می‌کنند. من می‌خواستم یک معلم باشم؛ بسیار دوست داشتم چیزی را که من یاد دارم به زنان دیگر انتقال دهم. اگر من به چندسال قبل برگردم دوست داشتم که یک نظامی باشم و در همین بخش تدریس کنم.

تاريخ: ۱۳۹۵/۰۳/۰۲
كليد‌واژه‌ها: زنان افغانستان | ماریا بشیر
Facebooktwitterredditpinterestlinkedinmail


نظر شما:
نام و نام‌خانوادگی:* رايانامه:* تارنما: